درخراسان، رقصها معمولا با آهنگ ویژه شروع رقص که ریتمی کند دارد و نامش "گو، وه ند" است وزمینه شکل گرفتن حلقه رقص را فراهم میکند آغازمی شود وبه تدریج ریتم تندتری به خودمی گیرد تا با آهنگهای "یک قرصه"، "دوقرصه"، "سه قرصه"، شش قرصه" و... ادامه پیداکند ودرنهایت با آهنگ ویژهای که ریتم تندتری دارد به پایان برسد. درکردستان نیز همین استقبال واختتام رقص ازسوی رقصندگان با تمهیدات ویژه صورت میپذیرد. با این وجود اصول مهم تفاوتهای مبنایی و معناداررقص بین این دوجغرافیای همزبان را میتوان به قرارزیر برشمرد: 1- حلقه رقص؛درمیان کردهای خراسان امکان ایجاد حلقه کامل دررقص ازاصول است واین بدان معناست که بدون ایجادیک دایره کامل انجام رقص ناممکن وبی معناست. این درحالی است که درسراسر کردستان رقص در اجتماعی خطی یا نیم حلقهای انجام میشود.
2- حرکت رقصندگان؛ یک تفاوت صوری دیگر درتجمع رقصندگان آن ا ست که در کردستان رقصندگان با توجه به نوع آهنگ درحال نواختن، درهمان نیم حلقه مدام به جلو و عقب حرکت میکنند درحالی که درخراسان، رقصندگان بطورمدام روی دایره یا حلقهای که شکل دادهاند به پیش میروند وحتی اگر گاه به دلیلی متوقف شوند یا به سمت رقصنده پشت سربرگردند، بلافاصله به حرکت روبه جلو خود ادامه میدهند. 3- دست وپا؛ ازجمله مهمترین تفاوتهای رقص درخراسان وکردستان، حرکت دستها وپاهاست. درحالی که درکردستان حرکت پاها مهمترین مبنای رقص است میتوان گفت که درخراسان جزبرای حرکت به سمت جلو، پاها نقش بسیارکمی دررقص دارند وبیش از90درصد حرکات رقص بوسیله دستها انجام میشود. به همین ترتیب در میان کردهای خراسان گاه رقص چوب نیز انجام میشود که بامحوریت دست است ودرمیان کردهای کردستان چنین رقصی دیده نمیشود.
4- پیوستگی؛ یکی دیگراز تفاوتهای معنا دار وآشکاررقص درمیان این دو جغرافیا، انفکاک و پیوستگی است. چنان که همگان دیده وشنیده اند، درکردستان، رقصندگان به هنگام رقص دست به دست هم میدهند واین، دیواره پیوسته ومتحرکی را ایجادمی کند که بطور هماهنگ پیش وپس میرود. حال آنکه درخراسان هریک ازرقصندگان ازدیگران کاملا جداست واگرچه درکلیت با آهنگی مشترک میرقصد اما برای حرکت ونمایش ریزه کاریهای رقص کاملا آزاداست. درخراسان رقصندگان هیچ الزامی به هماهنگی با دیگران ندارند، جز دربعضی مواقع که به ضرورت آهنگ، یک رقصنده میتواند برای ثانیه هایی با رقصنده بعد یا قبل از خود اقدام به اجرای حرکت هایی هماهنگ کند.
5- سردسته یا سرچوپی؛ سردسته یا سرچوپی که درواقع رهبر دسته رقصندگان است، درکردستان نامی است برای آن که درابتدای صف قرارمی گیرد وبا دستمالی دردست، هماهنگ با آهنگی که نواخته میشود، ضرورت تغییر ریتم وانجام رقصی تازه رایاد آور میشود. چنین جایگاه ونقشی درمیان کردهای خراسان مطلقا وجود ندارند وبرای تغییر ریتم وآهنگ، رقصندگان گوش به صدای دهل وسورنا وتغییر آهنگ نوازندگان دارند. در واقع این بدان معناست که رهبری گروه درخراسان دربیرون ازحلقه رقص قراردارد ودر کردستان این رهبری دردست یکی ازرقصندگان است واینکه چنین رویکردی واجد چه فلسفه ومعنایی است میتواند مورد واکاوی و پژوهش محققین قرارگیرد.
6- مرد وزن ؛ این نکته که درواقع میتواند آخرین ومهمترین موضوع درمیان مبانی تفاوت رقص درخراسان وکردستان به حساب آید، ازبرجستگی واهمیت خاصی برخورداراست. درکردستان، جز درمواردی که زن یا مرد وجود نداشته باشد حلقه رقص عموما مرکب از دو گروه مساوی زنان ومردان است که یک درمیان دست به دست هم میدهند ورقص را انجام میدهند درحالی که درخراسان بالعکس، تنها درمواقعی که رقصندگان نسبت خیلی نزدیک با هم وهمه حاضران داشته باشند چنین اتفاقی میافتد. به نظر من این پدیده صرفا منشاء سیاسی-مذهبی ندارد. این یک مسئله فرهنگی ریشه داردرمیان کردهای خراسان است و من به یاددارم که درسالیان پیش ازانقلاب (سال56)هم حتی درمیان خانوادههای متمول ومتجدد چنین مراعاتی صورت میگرفت و رقص مختلط به چشم نمیخورد، هرچند که موضوع رقصیدن زنان درحلقه زنانه مقابل چشم میهمانان عروسی، هنوزهم امری عادی است وبا توجه به اینکه زنان با پوششی ویژه وبسیار کامل دررقص حاضرمی شوند هیچگونه مزاحمت وممانعتی برای این کار دیده نمیشود
. پوشش؛تشابهات معنی دار وتفاوتهای آشکار علیرغم اینکه درروزگارما تحت تاثیرتحولات جهانی وارتباطات رسانهای وتبادلات فرهنگی بیشترمیان اقوام وملیتها، پوشش نیزدرمیان اغلب ملتها دوچارتغییر و دگرگونی شده است با اینحال میتوان مدعی شد که کردها ازجمله معدود اقوامی هستند که تاحدود زیادی تونستهاند اختصاصات پوششی خود را حفظ کنند. پوشش زنان کرد، غالبا شکل گرفته از لباسهایی چند تکه ورنگارنگ است که در پایین تنه با دامنی نسبتا کوتاه وشلوارمشکی زیرآن، در بالاتنه با چند تکه لباس نواردوزی شده ورنگارنگ و روی سر، با کلاهی سکه دوزی شده کامل میشود. این نما وچنین ترکیبی تقریبا درمیان بیش از نوددرصدزنان کردستان بزرگ به چشم میخورد. البته این را هم باید مورد توجه قرارداد که چنین لباسی درمیان کردهای روستانشین، کوچ نشینان وعشایر بیشتراز سکنه شهرها مشاهده میشود. وقتی صحبت بر سرشباهت هاست، شاید جای خوشبختی باشد که بدانیم همین ترکیب کلی ونمای عمومی، به همان شکل که درکردستان مرسوم است درمیان زنان کرد خراسان نیز وجود دارد و تجربه شده است که چنین نشانی کمک کرده تا کردهای ساکن کردستان، زنان کرد خراسانی را درهرجای جهان به آسانی بازشناسند. احتمالا در تمام خراسان، این زنان کرد منطقه لایین(دهستان هزارمسجد)اند که به دلیل تبادلات فرهنگی چندقرنه با همسایگان شمالی خود(ترکمنها که ازدیربازدراین منطقه به دلیل بازبودن مرزها با کردهای مرزنشین امکان مراوده ومبادله داشته اند) تا حدودی صاحب پوششی مجزا ومشخص شدهاند. درمجوع، لباسهای زنان منطقه دهستان هزارمسجد نسبت به لباس دیگرکردهای خراسان گرانتر(به دلیل جنس ابریشمی)، سنگین تر(به دلیل تعدد تکهها واستفاده بیشتر ازتزئینات نقره وطلا)، بلندتر(بویژه دامن که تاروی کفش هارامی پوشاند)، پوشیده ترودارای رنگ سرخ بیشتراند. بنابراین، نتیجه کلی آن است که پوشش زنانه درمیان کردهای خراسان وکردستان حاکی از مشابهتهای فراوان وخاستگاههای مشترک است.
درعین حال آیا درمورد پوشش مردانه نیزچنین چیزی میتوان گفت؟ پاسخ به شکل آشکاری منفی است. لباس مردان کرد درسراسر کردستان مشخصههای روشن ومنحصربفردی دارد ؛ پوششی که دربخش بالاتنه پیراهنی از پارچههای نسبتا متراکم وتیره رنگ دارد ودربخش پایین تنه شلواری گشاد؛شلواری که درسراسرایران به نام شلوارکردی معروف است. تقریبا دربیشترمناطق کردستان میتوان دوتکه اساسی دیگر هم به این مجموعه اضافه کرد. یک ؛ سربندی به نام "جمامانه" که ازپارچه دورنگ سیاه وسفید بافته شده ودرایران بیشتربا نام "چفیه" معروف و دارای کاربردهای بسیار (بخصوص درمیان مسن ترها)است. دو؛پارچهای طولانی وکم عرض(به طول متوسط ده متر وعرض تقریبی یک متر) با نام عمومی"پشت وئن" که دورکمرودرمحل تلاقی شلوار وپیراهن پیچانده میشود.
همین ترکیب را باکمی تفاوت دراندازه اجزا ونام آنها درهمه جای کردستان میتوان دید اما جالب توجه است که ازاین ترکیب ولباس شناخته شده درمیان کردهای خراسان کمترنشان وآثاری میتوان یافت! امروزه تقریبا پیروجوان کرد درخراسان همان لباسی رامی پوشند که دیگر هموطنانشان به تن میکنند؛کت وشلوار. نشانهها وآثاربجا مانده ازسنت پوشاک درمیان مردان کرد خراسان هم چیزی از تشابه لباس با اهالی کردستان نشان نمیدهد
بند یا سربند که معمولا از پارچه سفید یکدست وبعضا بارنگهای مختلف بافته شده بود، ازقدیم درمیان مردان کردخراسان- مخصوصا پیرترها- مرسوم بوده است. بالاپوش این مردان کت پشمی نسبتا ضخیمی بوده به نام "چوخ"که واژه امروزی "چوخا" در"کشتی با چوخه" هم ازآن گرفته شده است. پیراهن اغلب قرمزرنگ بوده ویقه ساده داشته است. شلوارکم حجم پیژامه مانندی هم که معمولا مشکی رنگی بوده بخش پایینی بدن را میپوشانده است. پاچههای این شلوار، اغلب زیر جوراب قرارمی گرفته وبا "پی تاوه" به صورت محکمی دورپیچ ومحکم میشده است. حتی امروزه هم که تقریبا رویکرد عمومی کردهای خراسان به پوشیدن کت وشلوارمعمولی واستاندارد ملی است هنوزهم میتوان مردانی پا به سن نهاده را درروستاها ودرمیان عشایر کرد دید که ازهمان الگوی سنتی پوشاک - که شرحش رفت - پیروی میکنند
اما این بدان معنا نیست که میتوان بین پوشش مردان کرد درخراسان وسکنه کردستان بزرگ مشابهت معناداری یافت. بطور خلاصه میباید گفت که اگر چه درمیان زنان این دوجغزافیا، شباهت پوشاکی به شکل قابل ملاحظه وروشنی به چشم میخورد اما درمیان مردان، این شباهت بسیارکمتر و بعضادرحد هیچ است؛موضوعی که مثل بسیاری از موضوعات دیگرهمچنان برای تفحص وبررسی جا بازمی گذارد.
كردهاي خراسان؛ تفاوتها وشباهت ها منبع: کتاب تاریخ کرد در جغرافیای خراسان نوشته علیرضا سپاهی لایین
برچسبها: رقص کردهای خراسان , رقص کرمانجی , کردهای خراسان , کرمانج
